نمایش تصویر در وضیعت عادی

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

اللهم عجل لولیک الفرج
میلاد سراسر نور و سرور یگانه امید مستضعفان و محرومان جهان و روشنی بخش سرای دل امیدواران بر تمام منتظران ظهور و همه چشم انتظاران مبارک باد.
سالهاست که به امید دیدارش تنها دیده به در دوخته ایم اما به استقبال و پیشوازش نمی رویم
او را گم کرده ایم اما باشنیدن اوصاف و نشانه هایش به طرفش گام بر نمی داریم
او بر بلندایی است که ما را به خوبی می بیند ولی ما متوجه ایشان نیستیم.
با دیدن و شنیدن دردها و گرفتاری هایمان دلگیر شده و سخاوتمندانه به یاریمان می آید اما قدرش را نمی دانیم.
به خاطر عدم درکش و غفلت از حضورش در میان خود با انجام کارهای ناصواب او را آزرده خاطر می کنیم.
با اینکه به ظاهر می گوییم منتظرش هستیم ولی هیچ نشانه انتظاری را در خود نمی بینیم وخانه دلمان را برایش نمی آراییم
وقتی پیراهن یوسف واستشمام بوی او روشنی بخش دیدگان نابینای پدر می گردد آیا دیدن جمال دل آرایش نمی تواند قلبهای مرده ما را زنده و دیدگان بی سوی ما را نورانی گرداند؟
زمانی که عزیزی از ما به مسافرت رفته و چند صباحی از ما دور می شود علی رغم وجود امکان ارتباطهای دیگر تا چه اندازه منتظرش بوده ودر آرزوی دیدارش لحظه شماری می کنیم ولی چرا در مورد عزیزترین سرورمان و یگانه امید دلمان اینچنین نیستیم؟؟.
بیاییم و با خود عهد کنیم تا زمینه ساز ظهور و از منتظران واقعی اش باشم
امید آنکه هر چه زودتر دیذگانمان به دیدارش روشن و با حضور زیبایش جهان پر از عدل و داد گردد. ان شاءالله